معنی رزه بویین - جستجوی لغت در جدول جو
رزه بویین
خرد شدن، ریز شدن
ادامه...
خرد شدن، ریز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رز بویین
کوفته شدن بدن
ادامه...
کوفته شدن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
اله بویین
کنفت شدن، شرمسار شدن
ادامه...
کنفت شدن، شرمسار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آرز بویین
شکایت کردن شاکی شدن
ادامه...
شکایت کردن شاکی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خفه بویین
خفه شدن
ادامه...
خفه شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زرده بویین
بسیار لاغر و نزار شدن
ادامه...
بسیار لاغر و نزار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سره بویین
یکسان شدن، برابر شدن، بی حساب شدن، تسویه حساب کردن
ادامه...
یکسان شدن، برابر شدن، بی حساب شدن، تسویه حساب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شرته بویین
خیس شدن به واسطه ی عرق بدن
ادامه...
خیس شدن به واسطه ی عرق بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گزی بویین
زهرآلود شدن
ادامه...
زهرآلود شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رد بویین
گذشتن، رد شدن
ادامه...
گذشتن، رد شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رو بویین
رو شدن، برملا شدن
ادامه...
رو شدن، برملا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زل بویین
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
ادامه...
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سز بویین
روییدن سبز شدن
ادامه...
روییدن سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کز بویین
تباه شدن، مزه گس داشتن، ناتوان شدن، کنفت شدن
ادامه...
تباه شدن، مزه گس داشتن، ناتوان شدن، کنفت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رز بیین
خرد شدن، ریز ریز شدن، کوفته شدن
ادامه...
خرد شدن، ریز ریز شدن، کوفته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ر بویین
روان و نرم شدن
ادامه...
روان و نرم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی